دست نویس

هر جه می نویسم همه احساس من است

دست نویس

هر جه می نویسم همه احساس من است

طلوع دوباره

خداوندا خدایا شاه جانم

خدای عاشقان ماه جهانم

تو شاه مردمان را می شناسی

ابر مرد جهان را می شناسی

همان که مثل کوروش ماندگار است

همان مردی که تیر آرشش اندر کمان است

همان مردی که خوبی خوب داند

همان مردی که در تاریک سوی شب چراغ روشنی دارد

همان که هر چه دارد در طبق ریزد

همان که بی ترحم واسپارد

همان که سفره دل را به مانندت ببخشاید

همان که هر چه دادست از تو دارد

همان که هر چه را دادست

عوض را هیچ وقت از ما نمی خواهد

خدایا من هزاران چیز می خواهم برای او

هزاران خوبی و لطف فزون از تو

هزاران سال آزادی

هزاران برکت و خوبی

سلامت در تمام عمر و دستی پر ز خوشنودی

هزاران دل که دریا بودنش را وسعتی چندین

هزاران برکه غمگین

که دست پر ز مهر او تمام برکها را همچو خود دریا کند رنگین

و این گونه جهانی رنگ گردد

دگر مرد و زنی گریان نگردد

خداوندا توانش ده

خداوندا جهانش ده