دست نویس

هر جه می نویسم همه احساس من است

دست نویس

هر جه می نویسم همه احساس من است

بی قرار

چراغ قلب خاموشم کجایی 

شب و روزم شده آواز و زاری  

کجایی که بدونی بی تو تنهام  

کجایی که بدونی بی تو آتیش داره غمهام 

دلم آواز عشاق دروغینو شنیده  

چشم زیبا صنم جز تو ندیده 

تو چشمام نم نمک بارون می باره  

دلم باز کم کمک در انتظاره  

تمام لحظه هام بی تو سرابه  

صدای قلبمم بی تو عذابه  

سر و سر می زنم با قلب خستم  

در و در می زند قلب شکستم  

در می خانه و مسجد به فریاد  

که رفتی و منو بردی تو از یاد  

تو یادت رفت که تنهایی نشستم  

تو یادت رفت که بی تو خیلی خستم 

تمام لحظه ها چشم انتظارم  

همش خوابم ولی دل بی قرارم

نظرات 4 + ارسال نظر
بتوچه جمعه 27 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 03:05 ق.ظ

گاهی اگر توانستی، اگر خواستی، اگر هنوز نامی از من در سر داشتی نه در دل!! در کوچه تنهایی من، قدمی بگذار،
شلوغی کوچه ظاهریست

neda پنج‌شنبه 3 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 06:58 ب.ظ

سلام خوبی وبلاگت خوبه وبلاگ منم سری بزن ممنون

ط چهارشنبه 4 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 04:35 ب.ظ

اخر کوچه بیقراری بن بست نیست اغوش بی انتهای لطف خداوند مهربان است
............................................................. مصلحتش را شکر

طلوعی دوشنبه 9 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 11:23 ق.ظ

وقتی دلم خسته میشود

دوست را صدا میزنم

و به خدایی که بزرگ است می سپارمش

خیلی ممنونم که به من سر می زنید
دل گرمم می کنید
و ممنون از نوشتهای زیبا و پر احساستون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد